مسئولان ایرانی، زبان فارسی افغانستان را دریابند
محمد کاظم کاظمی از پارسیان افغانستان
محمدكاظم
كاظمی كه از به انزوا رفتن زبان فارسی در افغانستان و افول این زبان در
كشورش عمیقا انتقاد دارد، برای هشدار دادن نسبت به این وضعیت، گزارشی از
شرایط كنونی فارسی در افغانستان را مكتوب كرده است كه به زودی در كابل
منتشر میشود.
محمدكاظم كاظمی - شاعر افغان - كه از سالهای
دهه 60 به مشهد آمد و مگر در چند سفر كوتاهمدت به افغانستان بازنگشت،
میگوید، هرگز رشته پیوند و ارتباط با سرزمین و زبان مادریاش در
افغانستان از هم نگسسته است؛ یا شعر نوشته و یا درباره شاعران فارسیزبان
گفته است، تا بتواند گامی هرچند كوچك در استمرار حیات زبان فارسی در
افغانستان بردارد؛ زیرا طبیعی است كه مخاطبان فارسیزبان افغان از شاعری
كه با درد آنها زیسته و از آنها گفته، بیشتر استقبال كنند تا هر شاعر
دیگری و این یعنی به خودی خود، شعر به زبان فارسی امكانی است برای ادامه
حیات زبان فارسی در نزد افغانها؛ اما این هرگز كافی نیست و همه گله
كاظمی از همین است، از همین اختیارهایی كه در دستش نیست تا از ادامه
انزوا و اتفاق ناخوشایندی كه برای زبان فارسی در افغانستان رخ میدهد،
جلوگیری كند.
او دقیقا نمیداند در شرح این ماجرا از كجا
آغاز كند، با این حال تصریح دارد كه باید در این زمینه اقدامی عملی كرد
و تعلل بیش از این جایز نیست؛ از همینروست كه خود به عنوان كسی كه
دغدغه فرهنگ و سرزمین و زبان مادریاش را دارد، گامی را برمیدارد.
یادداشتهایی را تنظیم میكند، با دوستانش در هفتهنامه «انصاف» وابسته
به خبرگزاری آزاد صدای افغان صحبت میكند و سرانجام طی 25 هفته، گزارش
جامعی از وضعیت فارسی در افغانستان به دست میدهد. میگوید، یادداشتها با
استقبال مخاطبان و اصحاب قلم در كابل مواجه میشود و از همینرو تصمیم به
مكتوب كردن آنها با نام «این قند پارسی؛ زبان فارسی در افغانستان امروز»
دارد تا با انتشار آن در كابل، دستكم اگر كاری صورت نمیگیرد، ملتی آنچه
را كه باید درباره زبانش و وضعیت آن بداند، بداند.
كاظمی
نابسامانی وضعیت زبان فارسی در افغانستان را از چند جهت بررسی كرده است.
او در مجموعه یادداشتهایش آورده است كه از سویی در سالهای اخیر، از
همپاشیدن نهادهای علمی - آموزشی و البته مهاجرت ناگزیر اهل فكر و قلم و
ركود آموزش و تحقیق و پژوهش همه وهمه دست به دست هم داده است كه سطح سواد
عمومی مردم افغانستان، به طور چشمگیری صدمه ببیند و جامعه در بیسوادی
به حیاتش ادامه دهد كه این اتفاق به طور مستقیم تأثیرش را در زبان،
بویژه زبان فارسی، گذاشته است. اكنون ما میبینیم كه در حوزه نوشتار با
ایرادهای املایی فراوان در مكتوباتی چون مطبوعات و كتابها مواجه هستیم و
از سویی در حوزه گفتار هم بسیاری از كلمات اشتباه و نادرست تلفظ میشود.
ضمن اینكه دستگاه واژگان فارسی افغانستان با هجوم بیسابقه كلمات بیگانه
مواجه است كه اینها هر كدام میتواند به تنهایی، زمینههای افول و نقصان
در حیات زبان فارسی افغانستان را فراهم آورد.
محمدكاظم كاظمی
همچنین درباره اشغال نظامی افغانستان توسط آمریكا و متحدانش و تأثیر این
مسئله در به انزوا رفتن زبان فارسی در مناطق فارسیزبان افغانستان
میگوید: حضور نظامی آمریكا نیز میتواند بر این مسئله دامن بزند، به ویژه
اینكه در كنار حضور لشكر غربیان، برخی نهادهای فرهنگی هم حضور دارند كه
به رغبت مردم برای كنار گذاشتن زبان فارسی دامن میزنند و آنها را در
فراگیری زبان انگلیسی و به كارگیری بیشتر این زبان تشویق میكنند. از
سویی، ما پس از طرح مسئله بازسازی افغانستان، شاهد حضور بسیاری از
شركتهای عمرانی و مهندسی هستیم كه كارمندان افغان این نهادها برای كار
كردن با آنها ناگزیر به فراگیری زبان انگلیسی و گاه فراموشی زبان فارسی
هستند.
این شاعر و پژوهشگر افغان به كار كردن مسئولان
افغانستان برای حفظ و اشاعه زبان فارسی اصلا امید ندارد و این را ناشی از
بیعلاقگی و بیتوجهی حاكمان افغانستان به زبان و ادبیات فارسی میداند و
تصریح دارد این بی اعتنایی مختص زبان فارسی نیست؛ حاكمان افغان عموما به
مسئله زبان و ادبیات اعتنای چندانی ندارند.
اما شاعر «پیاده
آمده بودم، پیاده خواهم رفت» از جهتی دیگر به حیات زبان فارسی در
افغانستان امیدوار است؛ از آنجایی كه بسیاری از افغانها فارسیزبان
هستند و آنهایی كه زبان مادریشان چیز دیگری است، فارسی را میدانند و
ضمن اینكه زبان فارسی در قانون اساسی افغانستان در كنار زبان پشتو، جزو
زبانهای رسمی كشور افغانستان است. زبان فارسی درواقع، تقسیمبندی دینی و
یا قومیتی ندارد؛ از مذاهب مختلف دین اسلام و قومیتهای گوناگون افغانستان
به فارسی سخن میگویند. زبان فارسی هم گویندگان شیعه و هم گویندگان اهل
تسنن دارد. او اهمیت زبان فارسی و ادامه استمرار حیات آن را منحصر به
حوزه فرهنگ نمیداند و تأكید دارد، زبان فارسی در افغانستان میتواند
كاركردی جدی در جهت ایجاد وفاق و انسجام داشته باشد و از این منظر،
مسئلهای استراتژیك در افغانستان به شمار میآید؛ باید بدانیم كه افول
زبان فارسی در افغانستان میتواند به تشتتهای قومیتی - مذهبی در
افغانستان دامن بزند؛ اما اگر به این زبان با دید زبان آمده از نیاكانمان
نگریسته شود كه محمل بسیاری از میراث، تاریخ و فرهنگ مشترك است، طبیعی
است كه میتواند در تعدیل بسیاری از اختلافنظرها به كمك ما افغانها
بیاید؛ كما اینكه ما شاهد انسجامسازی جامعه ایرانی بر محور زبان فارسی
هستیم.
محمدكاظم كاظمی میگوید: در جامعهای كه هیچ نهاد
متولی برای حفظ و پاسداشت زبان مادریاش نباشد، بر سر آن زبان در گذر
زمان چه خواهد آمد؟ و در افغانستان امروز دریغ از نهادی كه بخواهد در
پاسداشت زبان فارسی گامی بردارد. او اینجا در مقام مهاجری افغان سخن
میگوید و پرسش دارد از مسئولان و نهادهای متولی در حوزه زبان فارسی كه
چرا نسبت به زبان فارسی در افغانستان بیاعتنا هستند و از این مسئله گله
دارد. او هم مثل هر فارسیزبان دیگری نمیخواهد شاهد اتفاقی باشد كه برای
زبان فارسی در شبهقاره رقم خورد. میگوید، تفكری در ایران هست كه فارسی
را فقط برای ایرانیان میداند و عدهای گمان میبرند اگر افغانها هم به
زبان فارسی افتخار كنند، گویی اینكه باید میراث معنوی این زبان را تقسیم
كرد؛ در حالیكه اصلا مسئله این نیست. زبان فارسی، زبان یك تمدن است؛ نه
اینكه فقط زبان یك كشور باشد.
البته نویسنده «این قند
پارسی؛ زبان فارسی در افغانستان امروز» یكسره به تبیین شرایط موجود و نقد
این وضع نرفته است. او در عین حالی كه از امیدهایش برای زبان فارسی در
افغانستان سخن گفته، راهكارهایی را برای برونشد از این وضع و رسیدن به
شرایطی بهتر ارائه كرده است كه از آن جمله افزایش آگاهی عمومی افغانهای
فارسیزبان و تلاش برای یادآوری میراث گرانقدر زبان فارسی و همچنین توجه
دولت افغانستان به مسئله زبان فارسی، از این دسته راهكارهاست.
به
اعتقاد كاظمی، دیگر جهان به گونهای نیست كه نسبت به اتفاقهای ناگوار در
حوزه فرهنگ و زبان بیاعتنا زیست؛ آنهم در شرایطی كه روز به روز اهمیت
حیاتی زبان از سویی و توجه نهادهای بینالمللی چون یونسكو به این موضوع رو
به فزونی نهاده است و در شرایطی كه بیشك یكی از پایگاههای زبان فارسی
افغانستان است، روا نیست با گسترش زبانهای دیگر، این حضور زبان فارسی در
این منطقه به خاطرهای تبدیل شود و اینجاست كه نقش تمام كشورهای
فارسیزبان و فارسیزبانهای دنیا بااهمیت است؛ البته اگر كاری كنند.
او
میگوید، بهتر است مسئولان و نهادهای متولی در ایران با انتشار آثار متعدد
زبان و ادبیات فارسی و همچنین تأسیس نهادهای فرهنگی - آموزشی در جهت حفظ و
استمرار حیات زبان فارسی در افغانستان بكوشند؛ زیرا با توجه به زبان فارسی
میتوان به ترویج و گسترش آموزههای دین مبین اسلام در افغانستان امیدوار
بود؛ در غیر اینصورت، باید نشست و دید اتفاقهایی را كه هیچ فارسیزبانی
دوست ندارد. این میان وظیفه ما هشدار بود؛ انتخاب با آقایان است!
كاظمی
كه به تازگی از سفر كابل به مشهد بازگشته است، بر اساس آنچه كه از نزدیك
دیده، این هشدار نسبت به وضعیت زبان فارسی در افغانستان را جدیتر از آنی
میداند كه تصور میشود و تأكید دارد، اكنون زبان اداری سرزمین افغانستان
در تصرف زبان انگلیسی درآمده است. محمدكاظم كاظمی متولد سال 1346 است و
تحصیلاتش را در حوزه مهندسی عمران به انجام رسانده است. او به فعالیتهای
قلمی، به ویژه ویراستاری، همکاری با مطبوعات و نگارش مقالات و کتابهایی
در زمینه ادبیات اشتغال دارد. كاظمی از سال 1363 به ایران مهاجرت كرده و
نخستین كتابش را هم در سال 1373 منتشر كرده است.
